کشتار دوستان و همسایگان من پروژه سوریه نبود. نقشه آن در اروپا شکل گرفت.
مطلب زیر از سایت "ناخ دنک زایته" انتخاب و ترجمه شده است.
ترجمه: مهدی مترجم
ابتدا معرفی این سایت:
www.nachdenkseite.de
این سایت توسط یک تیم پنج نفره از متخصصین با سابقه سیاسی آلمان اداره می شود که در راس آن فردی به نام آلبرشت مولر است. آلبرشت مولر دارای دکترای علوم سیاسی و دکترای اقتصاد سیاسی است که سابقه چند دوره نمایندگی دربوندستاگ مجلس آلمان را دارد . او قبلا از فعالین حزب سوسیال دموکراسی آلمان بود ولی اکنون از منتقدین سر سخت این حزب می باشد.
آلبرشت مولر در زمان صدر اعظمی ویلی برانت مشاور اول او بوده و همچنین در دور اول صدر اعظمی هلموت اشمیت هم یکی از مشاوران رده بالای او بوده است.
او هنوز هم یکی از شخصیت های صاحب نظر سیاسی به حساب می آید. او به همراه چند تن دیگر در سال 2003 این سایت را به منظور روشنگری سیاسی به راه انداخت. محتوای آن همانطور که در تیتر این سایت عنوان شده یک وب سایت انتقادی به سیاستهای آلمان می باشد. و روزانه مراجعه کنندگان زیادی را به خود جذب می کند ویکی از وب سایتهای خلاف جریان غالب می باشد.
-----------------------------------------------
کشتار دوستان و همسایگان من پروژه سوریه نبود. نقشه آن در اروپا شکل گرفت.
این در نامه یک خانم دکتر آمریکایی نوشته شده که در لاذقیه سوریه زندگی می کند. نامه به "برند دوشنر" از سازمان دوستی با والیفو است. ما این نامه را ، در ارتباط با معرفی برند دوشنرو تقاضای کمک رسانی سازمان او باز نشر می دهیم. در سالهای گذشته ناخ دنک زایته یک بار دیگر تقاضای کمک رسانی کرده بود. آنموقع اعانات جمع شده از جانب خوانندگان سایت ، تولید و توذیع لباس زمستانی برای حدود یکهزار کودک و جوان در دمشق را تامین مالی کرد. قبل از ارائه این نامه ، برند دوشنر می پرسد که " آیا می توانیم ما در مقابل تحریم بر ضد سوریه سکوت کنیم؟" این سئوال برحقی است.
آلبرشت مولر.
---------------------------------------------
می توانیم در مقابل تحریم سوریه ساکت باشیم؟
عمق یک نا امیدی در این نامه بیان می شود، آنکه چند روز قبل، ازطرف یک دکتر ساکن سوریه به نام "لیلی مارتین سهیونی" نوشته شده. در چشمان او، ما به عنوان شهروندان اروپا، با بی تفاوتیمان در مقابل نتایج تحریمها، به طور برجسته ای مقصر این بیچارگی، بدبختی، ویرانی و خونریزی در سوریه، قلمداد می شویم.
از 2011 کشورهای اروپایی و جمهوری فدرال تحریمهای مالی و اقتصادی بی حدی را علیه سوریه بنا کردند: حسابهای خارجی دولت سوریه و شرکتهای آنرا مسدود کردند، واردات از سوریه بخصوص نفت که مهمترین منبع تبادل اقتصادی بود را ممنوع کردند کشور را از سیستم پرداخت بین المللی جدا کردند. سوریه نباید هیچگونه مبادلاتی داشته باشد، مواد خام مورد نیاز، کالاهاو ماشین آلات برای صنعت و کشاورزی اش، همچنین برای نیاز مردمانش را از بازار جهانی نمی تواند بخرد. به علاوه ممنوعیت شدید صادرات به سوریه که موضوع مورد اشاره این نامه است، و برای باز سازی به ویژه مهم است مانند صنایع نفت و گاز و اقتصاد مربوط به انرژی.
کار دقیق روی برنامه ریزی تحریم ها آگانه چنان تنظیم شده که اقتصاد کشور را فلج کند، انبوه بیکاری را ایجاد کند،و مردم را در فقر و بدبختی ببرد، که به این وسیله آنها در شک و دودلی بر علیه رژیمشان برپا خیزند و تغییر رژیم را بر اساس خواسته غرب ممکن سازند.(1)
کانون ما "کانون دوستی با والیفو" از سالها تقاضای لغو تحریمهای غیر انسانی و ضد حقوق بین الملل را داشته است. هم اکنون برای بیمارستان ایتالیایی در دمشق، برای خرید داروها و وسایل ضروری و فوری، پول جمع آوری می کنیم وسایل مانند الکترو کادیو گرافی، لارینگوسکوپی، پمپهای تزریقی، همچنین ملافه . هرکس می خواهد با این کمکهای انسانی همکاری کند لطفا به حساب زیر کمک خود را واریز نماید. ( به لینک پائین صفحه مراجعه شود)
--------------------------------------------
در زیر نامه دکتر آمریکایی لیلی مارتین سهیونی به برند دوشنر می آید. ترجمه آن از انگلیسی به آلمانی توسط یورگن یونگ انجام شده.
نامه یک دکتر آمریکایی از لاذقیه
آقای دوشنر عزیز
می خواهم برایتان از سوریه بنویسم، و شما می توانید این نوشته را پخش کنید.
نام من لیلی مارتین است، یک شهروند آمریکایی و از 25 سال قبل در لاذقیه در سوریه زندگی می کنم. از 40 سال قبل من با یک مرد سوریه ای ازدواج کرده ام. قبل از آنکه به سوریه مهاجرت کنم در کالیفرنیا به عنوان دکتر کار می کردم.
لاذقیه در ساحل یک شهر بندری قرار دارد. ولی توریست منبع اصلی درآمد آن است، چون یک محل شنا می باشد. کنار ساحل هنوز دو اقامتگاه تفریحی وجود دارد که فقط یک ساعت راندن با ما فاصله دارد و به خاطر هوای سردش در تابستان هدف مهم توریستها است.
من در سوریه هیچگاه مشکلات مذهبی را مشاهده نکرده ام. به لطف کاراکتر سکولار رژیم سوریه هرکس در برابر قانون حق برابر دارد، و همه شاخه های اعتقادی با یکدیگر رفتار دوستانه ای دارند، بله از روی قلب. من می توانم تهاجم آمریکا و ناتو را به یوگوسلاوی به یاد بیاورم، و آن موقع برایم این سئوال مطرح بود که آیا چیزی شبیه آن اینجا می تواند اتفاق بیافتد.
بعد تهاجم آمریکا به عراق پیش آمد. سوریه از آن تاثیری نگرفت صرفنظر از اینکه دو میلیون نفر آواره جنگی را در خود پناه داد. در 2010 آنجلو ژولی (هرپیشه معروف - مترجم) و برات پیت به سوریه سفر کردند تا آوارگان عراقی در دمشق را ملاقات کنند. آنها با اسد رئیس جمهور سوریه و همسرش ملاقات کردند تا از کمک آنها به آوارگان تشکر کنند.
بعد از مدتی ، بعد از اینکه یک میدان گازی بزرگ در سوریه کشف شد، تهاجم آمریکا و ناتو به سوریه شروع شد. من فکر کردم که بحران زمان کوتاهی خواهد داشت، چون من می دانستم که اکثریت مردم سوریه از عقیده یک اسلام رادیکال حمایت نمی کنند، یک اقلیت کوچکی وجود داشت که طرفدار عقیده اخوان المسلمین بودند، ولی یک اقلیت کوچک نمی توانند انقلاب کنند. این شورشیان بر پایه ی حمایت مردم سوریه پا نگرفتند، بلکه آنها تمام دنیای غرب را پست سرشان داشتند، آمریکا، بریتانیای بزرگ، آلمان، اتحادیه اروپا، فرانسه، کانادا و استرالیا. وقتی که آنها نیروی زمینی نیاز داشتند، القاعده را از اروپا، آفریقا و آسیا به داخل کشور فرا خواندند. بزودی ماشین جنگی آمریکا وناتو تمام امکانات و تسلیحات لازم را برایشان فراهم کردند.
در این بین همسایه من کشته شد. دهکده مسیحی کوچک "کساب" در نزدیکی لاذقیه توسط ارتش ترکیه مورد تهاجم قرار گرفت، که با تروریستهای ناتو و آمریکایی همکاری می کرد. خانه من در آنجا تخریب شد. همسایه های من سر بریده شدند، این در سال 2014 بود، و ما هنوز هم نمی توانیم در کساب باز سازی کنیم چون تروریستها در ادلیب خیلی نزدیک هستند و هنوز هم، مثالا دو هفته قبل، بر روی کساب راکت انداختند.
بیمارستانها باز هستند و دکترها سر کار. با آنکه سوریه برای تمام شهروندانش درمان رایگان ارائه می دهد، به خاطر تحریم آمریکا و اتحادیه اروپا نیازهای دارویی برای شیمی درمانی دیکر مجانی نیست. این داروها اجازه ورود ندارند. شرکتهای دارویی غربی دارو را مستقیم به سوریه نمی فروشند، چونکه به خاطر تحریم می ترسند جریمه شوند. من شرکتها را سوگند دادم که دارو ارسال کنند. آنها ولی یک ترس وحشتناکی دارنداز اینکه به خاطر لغو تحریمها مجازات شوند و جریمه بپردازند. من به خیلی شرکتها نامه نوشتم، بدون هیچ نتیجه ای. من به یک نمایده کنگره در این رابطه نوشتم، بدون اینکه جوابی بگیرم. به همین خاطر داروهای ساخت اروپا باید با قیمت بالا از لبنان خریداری شود.
چندی قبل به دمشق رفتم. من خوشحال شدم که شهر در درخشش زیبایی و پر از میلیونها شهروند را دیدم، که کار می کنند و تحصیل و تحقیق می کنند. من با دوستانم در حلب که برگشته اند و می خواهند زندگیشان را از نو بسازند صحبت کردم. آنها می گفتند که شهر برای بازسازی با تمام نیرو کار میکند. عملا کمی قبل در حلب یک دوماراتن خیلی قابل توجه و تعدادی کنسرت برپا شده بوده.
عملا دمشق، حلب، حمص و لاذقیه مناطق فعال امن هستند که امروزه مثل یک شهر کاملا معمولی دیده می شوند. چرا از نظر اقتصادی نمی توانیم پیش برویم؟ چون تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا مانع هستند که سوریه ایها کار کنند واردات و صادرات کنندو یک زندگی معمولی را بتوانند به پیش ببرند. مردم سوریه به طور جمعی از طرف ملل غربی مجازات می شوند، چون آنها به این دلیل مقصر هستند که درجنگ و ماشین جنگی آمریکا و ناتو ضد ما مغلوب نشدند.
تاجرانی که ماشین آلات از خارج می خواهند وارد کنند تا سوریه را دوباره بسازند و مرمت کنند، جلویشان گرفته می شود، چون برای هر بانک جهانی این یک نقض قوانین است که پول را از یک تاجر سوریه ای برای پرداخت قبول کنند. به دلیل تحریم آمریکا و اروپا، برای کسی که در سوریه سفارشی بدهد و یا چیزی را بخواهد وارد بکند، این ممنوع است. این یعنی شانس صفر برای بازسازی و بهبود اقتصادی.
نهایتا باید شهروندان غربی در آمریکا و ناتو و اروپا مقصر بودنشان را در تخریب سوریه بپذیرند. آنها به هیچ وجه بی تقصر نیستند. آنها انتخاب کننده هستند و در یک سیستم دموکراسی زندگی می کنند که رهبرانشان انتخابی هستند. وقتی سیاست خارجی علیه سوریه برای آنها بی تفاوت است وآنقدر مشغول هستند که نمی توانند به یاد آورند که پول مالیات آنها در خارج صرف تامین مالی تروریسم می شود، پس باید مقصر بودنشان را بپذیرند. کشتار دوستانم و همسایگانم یک پروژه دولت سوریه نبود، نقشه آن در اروپا طراحی شده وبعداز آن نشست " دوستان سوریه" برگزار شد.
همه اروپائیها باید انتخاب کنند که میخواهند بخشی از حل مسئله و یا بخشی از مشکل باشند.
-------------------------------------------
1- به تحریم نفتی کشورهای اروپایی مراجعه شود. برنامه تاگسشو در تاریخ 30.8.2011
و به مقاله " سوریه از سوخت خاموش می شود" در نشریه "ویرتشافت ووخه" در تاریخ 1.9.2012
https://www.nachdenkseiten.de/?p=46871