2019-06-05

طوفان نوح در کنار ما - بخش پنج فصل اول



بخش پنج


ما باید بیان کنیم:
لاپوشانی کردن متعلق به دیروز بود


«ساختارخشونت ساکت است، او خودش را نشان نمی دهد، موجودیت او بر پایه ایستایی می باشد، یک آب آرام»
یوهان گالتونک،
خشونت، صلح و پژوهش صلح (1969)
«فاجعه به عنوان پدیده ای انتزاعی که در آن دوردورا قرار دارد نشان داده می شود»
میشائیل من،
پایان شاید نزدیک است - ولی برای چه کسی؟ (2014)

نابرابری! کدام نابرابری؟

نابرابری در سالهای اخیر دوباره به یک مضمون اجتماعی تبدیل شده است. این در تابستان 2013 با اثرعظیم "توماس پکیتی Thomas Pikettys" تحت عنوان سرمایه در قرن 21 آغاز شد که در آن اقتصاددان فرانسوی آهنین بودن قانون تکامل سرمایه داری مدرن را روشن کرده است. طبق نظر پکیتی، این اگربا دخالت سیاسی فعالانه درجهت مخالف کنترل نشود، بعد به ناچار خود خودش را بر اساس قواعد سرمایه داری تنظیم می کند: [یعنی] سود آوری سرمایه متمایل به بالا رفتن از مجموع نرخ رشد اقتصادی می شود. منافع ناشی از تملک سرمایه سپس به طور سیستماتیک محدوده توزیع درآمد را درهم می شکند، بدین معنا که رشد رفاه به طور نامناسبی به سوی رفاه مندان تا کنونی می رود، در حالی که خانوارهای با درآمد پائین نگاهی به شیوه توزیع درآمد دارند. واگذاشتن سرمایه داری به خودش و منطق منحصر به آن، به یک رشد مداوم نابرابری درآمد و ثروت می انجامد -یک گرایش، که پکیتی آنرا برای جوامع ثروتمند اروپا و آمریکای شمالی و بخصوص برای محدوده نئولیبرال ایجادشده در دهه 1970خیلی بادقت ترسیم کرد.

در حالی که تحقیق پکیتی خیلی گردو خاک به پا کرده بود و مسئله نابرابری بعداز انتشار ترجمه آلمانی آن در نیمه سال 2014 (سرمایه در قرن 21) در اینجا حتی نقل دهان ستون نویسان بخش ادبی وهنری شده بود، و نویسنده از سوی همکاران متخصص کمتر سوسیال دموکرات خود هم به قدر کافی انتقاد دریافت کرده بود. همزمان یافته او درماه مه 2015 از سوی منابع رسمی مورد تایید قرار گرفت، حد اقل آنطور که ارزیابی اخیر سمت و سوی توزیع درآمد بدست می دهد. «تا کنون هرگز درتاریخ کشورهای عضو سازمان همکاری وتوسعه اقتصادی OECD این مقدارنابرابری به اندازه امروز بالا نبوده»، اینرا "آنگل گوریاAngel Gurria "، مسئول ادغام کشورهایی که به طور مناسب به لحاظ صنعتی «رشد یافته» هستند، در گزارش وضعیت اجتماعی سازمان خودش اعلام نمود. یک قدم جلو تر را سازمان کمک رسانی اوکسفام Oxfam، در سال 2016 در گزارش سالیانه خود درمراسم پیش از دستور مجمع اقتصاد جهانی داووس Davos در مورد تقسیم ثروت در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD و نابرابری اجتماعی در ابعاد جهانی مطرح کرد: بر اساس داده های بخش ارائه خدمات مالی بانک سوئیس، یک درصد ثروتمند ترین مردم دنیا عملا به اندازه تمام باقی مردم دنیا صاحب ثروت هستند؛ و همچنین نیمی از رشد رفاه جهانی از ابتدای این قرن تنها به این یک درصد مردم تعلق گرفته است. به خصوص این هشدار قابل توجه اکسفام جلب توجه می کند که در سال 2015 طبق محاسبات، دارایی فقط 62 نفر با «دارایی» همه نیمه فقیر مردم جهان برابر است -یعنی تمام داریی مادی سه ونیم میلیارد انسان، چیزی که در سال قبل با 80 و در سال 2010 با 388 نفراز ثروتمندترین افراد جهان برابری می کرد[اکنون فقط با 62 نفر برابری می کند].

البته در کناربرانگیختگی خشم عمومی جامعه از -این مقدار کم[افراد]!، این مقدار زیاد[ثروت]!- همزمان اعتراض علمی متخصصین به این موضوع اختصاص داده شد مبنی براینکه اینجا تکنیک داده های اقتصادی، سیب(ثروت خصوصی) را با گلابی( درآمد عمومی) مقایسه کرده و تعداد بدست آمده 62 نمیتواند درست باشد. شاید اینطور باشد و مثل سال گذشته باید چند صدخانواده ثروتمند نیمی ازحاکمیت جهانی اقتصادی را تقسیم کرده باشند. قبل از هرچیز ولی تفنگهای اقتصادی آلمان بر پا ایستاده اند تا بر علیه صحبتهای رایج در مورد رشد نابرابری اقتصاد جهانی با آتش آموخته هایشان متقابلا پاسخ دهند و به عقلانیت اقتصادی یک رای اعطا کنند.

به این طریق "کِلِمِنس فوست Clemens Fuest"، اقتصاد دان سابق آکسفورد و هم اکنون رئیس انستیتوی تحقیقاتی بازسازی اقتصادی در مونیخ، به این اشاره کرد که اصلا وضعیت نابرابر اقتصادی در جهان به این بدی نیست. برابر استاندارد بانک جهانی در سال 2012 فقط حدود 13 درصد مردم جهان در فقر شدید زندگی کردند، یعنی با یک درآمدی که برای ادامه زندگی کافی نبود -بعداز 44 درصد در سال 1981 و 37 درصد در بیست سال پیش. فقط بیشتر از حدود 720 میلیون نفر زیر حداقل موجودی مطلق لازم برای ماندگاری، زندگی می کنند( یا اینطورهم نیست؟): « اینهم خیلی زیاد است هنوز. ولی پیشرفت عظیم است». عظیم است پیشرفت نه تنها در پائین ترین حد منحنی مقیاس توزیع، بلکه همچنین در حد متوسط هم :«1980 مقدار میانگین سرانه درآمد کشورهای در حال ظهور و در حال توسعه، برابر 14 درصد سطح کشورهای صنعتی بود. امروزه این مقدار برابر 23 درصد است». اگر اینجا به خاطر سادگی کار، فقرای دارا تر با فقرای واقعی در یک ظرف ریخته شود: یک پنجم میانگین درآمد کشورهای ثروتمند، یعنی در مدت سه دهه ده درصد از عقب افتادگی درآمدی را جبران کرده اند -ملتهای برجسته این دنیا مجازند که خودرا در راه صحیح رفاه همگان و عمومی کردن رفاهمندی تصور کنند؟

بخش تحقیقات جهانی، مثل فوستFuest ، بازهم چیزهایی را جهت گزارش موفقیت در بهبود اوضاع جنوب دنیا دارد: « یک مطالعه اخیر محقق بانک جهانی "بلانکو میلانویچ Branko Milanovic" نشان می دهد که شاخص جنی Gini-Index توزیع درآمد مردم جهان بین سال 1988 و 2008 از 74 به 69 کاهش یافته است. او به همین خاطر به این حدس و گمان رسید: <که سیکل جهانی سازی از 1988 تا 2008 اولین پس رفت نابرابری جهانی را از بعد از انقلاب صنتعی به وجود آورد.> ادعای اینکه، در سطح جهانی فقر و نابرابری درآمد مداوم رشد میکند، اعتبار ندارد». عجب شگفت انگیز: اولین بار از زمان انقلاب صنعتی! یک پسرفت از 74 به 69، در مدت بیست سال! که در آن -اینچنین بازهم یک متخصص- به این خاطر به هیجان می آید؟ «یک ارزش صفر یعنی برابری کامل و ارزش 100 حد اکثر نابرابری معنی می دهد». وقتی که نابرابری جهانی بر روی یک منحنی از صفر تا 10 روی یک ارزش 7 قرار دارد و به آرامی گرایش رو به پائین است. به لطف رونق اقتصادی چین -که در این میان متاسفانه از رونق افتاد- فقط چند صد میلیون نفر دیگردر شرایط فقر اضطراری قرار ندارند. که می تواند شاخص را به درجه 69 تنزل دهد در حالی که میزان خیلی بزرگتری از نابرابری دارایی را که هنوز[در جهان وجود دارد] زیر فرش می پوشانند - در[مقایسه] آلمان در حال حاظر این [شاخص] برابر 30 است.

ضمنا در مورد آلمان: تا به حال هیچ وقت برای ما آلمانها مثل امروز خوب نبوده. سرانه ناخالص ملی که میانگین رفاه فردی را اندازه می گیرد، با توجه به قدرت خرید برابر 48000 دلار در بالاترین میزان در تاریخ قرار دارد. تنها سویسی ها در اروپا بیشتر درآمد دارند (60000 دلار). در چهار چوب بحث تازه نابرابری "راینر هانک Rainer Hank"به این توجه می دهد، در این ضمینه به عنوان روزنامه نگار معروف اقتصادی یک نظر اثر بخش عمومی. چگونه این اوج رفاه در اروپا ایجاد شد؟ توضیح آن ساده است: در 150 سال گذشته میزان در آمد ما بیشتر از دوازده برابر شده، یک معجزه که ما آنرا باروری می نامیم. «یک معجزه به نام باروری، بخشی از یک معجزه بازهم بزرگتری به نام پیشرفت». اقتصاد دان "آنگوست دآتون" این تاریخ پیشرفت شگفت انگیز انسانی در قرن بیستم را فرار بزرگ نامید <یک رُستن بزرگ>. دآتون انگلیسی آمریکایی و برنده نوبل اقتصادی منظورش با این، رُستن از فقر اجتماعی بود، تلاش فردی و اجتماعی برای صعود، خود رهایی از پریشانی وجودی ومحدودیت مادی. و نه تنها این. «این»، طبق نظر هانک با اشاره به دآتون در ادامه، «قبل از هر چیز همچنین موفقیت بزرگ پزشکی در صده های گذشته، که بر احساس رفاه ما تاثیر مثبت گذاشته و امروزه برای ما بدیهی است، بود».

یک احساس رفاه بدیهی، یک پیشرفت شگفت انگیز، رُستن بزرگ: چرا این اینجا رخ داد؟ و قبل از هر چیز: برای چه کسی؟ برای کدام انسانیت، کدام «ما»؟ حالا، واقعا برای ما: برای ما انسانهای پیشرفته ورفاه قابل توجه ما. طبق مثال هانک مرگ و پیری امروز مترادف شده اند: «قبلا این طبیعی بود که زود بمیرند». مرگ زود -یک پدیده متعلق به گذشته، یک تجربه از دوره های تیره و تار؟ و پیشرفت شوم به عنوان موتور هم ترازی فرصت زندگی،« پزشکی و صنعت داروسازی امید به زندگی را قانونی کرده اند»؟ انسان از خودش بی اختیار سئوال می کند این مردان که صحبت می کنند کی هستنند - روزنامه نگار اقتصادی آلمانی، محقق اقتصادی بین المللی، برنده جایزه نوبل اقتصادی، -در چه دنیایی آنها زندگی می کنند؟

پاسخ اینست: آنها در جامعه برونفکن زندگی می کنند، آنها از جامعه برونفکن صحبت می کنند. و آنها خوب صحبت می کنند. آنها خوب صحبت می کنند چون آنها در این موقعیت هستند. آنها در جامعه برونفکن، ازآن و برای آن زندگی می کنند -به عنوان مثال به عنوان پرفسور در پرینکتن ( هانک در باره دآتون می نویسد: « بچه های او از نظر اقتصادی بازهم از او موفق تر هستند، برای یک هدجه فوند در وال استریت کار می کنند.»). آنها راجع به خودشان و هم ترازانشان صحبت میکنند - و راجع به آنچیزی که از جایگاه و زاویه دید آنها به عنوان «واقعیت اجتماعی» در نظرشان قرار میگیرد. گزارشات مطیعانه: بزرگترین نابرابری ها بر طرف شده، امید به زندگی قانونی شده، پیشرفت تاریخی محقق شد! اینجاست که انسان وسوسه می شود در پاسخ بگوید: بس کن!


فصل قبلیفصل بعدی

تمام حقوق مطلب فوق محفوظ و در اختیار سایت manotoma.de می باشد. برای انتشار این مطلب فقط مجازید از کد زیر برای انتقال مستقیم آن استفاده کنید.
برای دریافت کد و انتقال آن به وب سایت خود، بر روی embed کلید کنید.